هرچه را خواهی بگیر از ما ولی غم را مگیر
غم دوای دردهای ماست مرهم را مگیر..
این جوان کیست که در قبضۀ او طوفان است؟
آسمان زیر سُم مرکب او حیران است
سرباز نه، این برادران سردارند
پس این شهدا هنوز لشکر دارند
دیر شد دیر و شب رسید به سر
یارب! امشب نکوفت حلقه به در
چه بود سهم زمین و زمان اگر تو نبودی
و سرنوشت تمام جهان؟ اگر تو نبودی
عالم از شور تو غرق هیجان است هنوز
نهضتت مایهٔ الهام جهان است هنوز
روشن از روی تو آفاق جهان میبينم
عالم از جاذبهات در هيجان میبينم