مصحف نوری و در واژه و معنا تازه
وحی آیات تو هر لحظه و هرجا تازه
دو جلوۀ ابدی از درخششی ازلی
به خُلق و خو، دو محمد؛ به رنگ و بو دو علی
نه دعبلم نه فرزدق که شاعرت باشم
که شاعرت شده، مقبول خاطرت باشم
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم
دویدهایم که همراه کاروان باشیم
رسیدهایم که در جمع عاشقان باشیم