از جاری لطف آسمانها میگفت
از رحمت بیکران دریا میگفت
در حریم خانه ماندی اعتکاف این است این
سوی مسجد شعلهور رفتی، مصاف این است این
مصحف نوری و در واژه و معنا تازه
وحی آیات تو هر لحظه و هرجا تازه
دو جلوۀ ابدی از درخششی ازلی
به خُلق و خو، دو محمد؛ به رنگ و بو دو علی
شبی که آینهام را به دستِ خاک سپردم
هزار بار شکستم، هزار مرتبه مردم
دنیا شنید آه نیستانی تو را
بر نیزه دید آینهگردانی تو را
ای شکوهت فراتر از باور
ای مقامت فراتر از ادراک
ای تا همیشه مطلعالانوار لبخندت
آیینه در آیینه شد تکرار لبخندت
دستی به پهلو دارد و دستی به دیوار
دادهست تکیه مادر هستی به دیوار