بیان وصف تو در واژهها نمیگنجد
چرا که خواهر صبری و دختر نوری
ای تا به قیامت علم فتح تو قائم
سلطان دو عالم، علی موسی کاظم
اذانی تازه کرده در سرم حسّ ترنم را
ندای ربّنا را، اشک در حال تبسم را
اینان که به شوق تو بهراه افتادند
دلسوختگان صحن گوهرشادند
در روزگاران غریبی، آشنا بودى
تنها تو با قرآن ناطق همصدا بودی