دل گفت مرا علم لَدُنّی هوس است
تعلیمم کن اگر تو را دسترس است
بحث روز است صحبت از غم تو
سرخ مانده هنوز پرچم تو
اجازه هست کنار حرم قدم بزنم
برای شعر سرودن کمی قلم بزنم
دیدی که چگونه من شهید تو شدم
هنگام نماز، رو سفید تو شدم
در روزگاران غریبی، آشنا بودى
تنها تو با قرآن ناطق همصدا بودی