از سمت مدینه خبر آورد نسیمی
تا مژده دهد آمده مولود عظیمی
شهد حکمت ریزد از لعل سخندان، بیشتر
ابر نیسان میدمد بر دشت، باران، بیشتر
بر دامن او، گردِ مدارا ننشست
سقّا، نفسی ز کار خود وا ننشست
در روزگاران غریبی، آشنا بودى
تنها تو با قرآن ناطق همصدا بودی