میرسد پروانهوار آتشبهجانِ دیگری
این هم ابراهیمِ دیگر در زمانِ دیگری!
برخاستم از خواب اما باورم نیست
همسنگرم! همسنگرم! همسنگرم! نیست
بشکستهدلی، شکسته میخواند نماز
در سلسله، دستبسته میخواند نماز
با حسرت و اشتیاق برمیخیزد
هر دستِ بریده، باغ برمیخیزد
آزادگی ز منّت احسان رمیدن است
قطع امید، دست طلب را بریدن است
پیری رسید و مستی طبع جوان گذشت
ضعف تن از تحمّل رطل گران گذشت