بی تو چگونه میشود از آسمان نوشت؟
از انعکاس سادۀ رنگینکمان نوشت؟
امشب ز غم تو آسمان بیماه است
چشم و دل ما قرین اشک و آه است
بهنام آنکه جان را فکرت آموخت
چراغ دل به نور جان برافروخت
آزادگی ز منّت احسان رمیدن است
قطع امید، دست طلب را بریدن است
پیری رسید و مستی طبع جوان گذشت
ضعف تن از تحمّل رطل گران گذشت