ز رویت نه تنها جهان آفریدند
به دنبال تو کهکشان آفریدند...
بر عهد بزرگ خود وفا کرد عمو
نامرد تمام کوفیان، مرد عمو
هرچند حال و روز زمین و زمان بَد است
یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است
آزادگی ز منّت احسان رمیدن است
قطع امید، دست طلب را بریدن است
پیری رسید و مستی طبع جوان گذشت
ضعف تن از تحمّل رطل گران گذشت