سجادۀ سبز من چمنزاران است
اشکم به زلالی همین باران است
صبحت به تن عاطفه جان خواهد داد
زیبایی عشق را نشان خواهد داد
سلام خاک رسولان! سلام ارض فلسطین!
چقدر زخم به تن داری ای ستارۀ خونین
طنین «آیۀ تطهیر» در صدایش بود
مدینه تشنۀ تکرار ربّنایش بود
آورده است بوی تو را کاروان به شام
پیچیده عطر واعطشای تو در مشام