مانده پلک آسمان در گیر و دار واشدن
شب بلندی میکند از وحشت رسوا شدن
کارش میان معرکه بالا گرفته بود
شمشیر را به شیوهٔ مولا گرفته بود
بوی ظهور میرسد از کوچههای ما
نزدیکتر شده به اجابت دعای ما
یگانهای و نداری شبیه و مانندی
که بیبدیلترین جلوۀ خداوندی