دل و جانم فدای حضرت دوست
نی، فدای گدای حضرت دوست
ماییم ز قید هر دو عالم رَسته
جز عشق تو بر جمله درِ دل بسته
کنار دل و دست و دریا، اباالفضل
تو را دیدهام بارها، یا اباالفضل
الا ای چشمۀ نور خدا در خاکِ ظلمانی
زمین با نور اخلاق تو میگردد چراغانی
مردی که دلش به وسعت دریا بود
مظلومتر از امام عاشورا بود
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم