ایران! پر از آیینه و لبخند بمانی
همسایۀ خورشید چو «الوند» بمانی
آه از دمی که در حرم عترت خلیل
برخاست از درای شتر بانگِ الرّحیل
آبی برای رفع عطش، در گلو نریخت
جان داد تشنهکام و به خاک آبرو نریخت
برخیز اگر اهل غم و دردی تو
باید که به اصل خویش برگردی تو