به زیر تیغ نداریم مدعا جز تو
شهید عشق تو را نیست خونبها جز تو
الهی سینهای ده آتش افروز
در آن سینه دلی، وآن دل همه سوز
به نام چاشنیبخش زبانها
حلاوتسنج معنی در بیانها...
کی رفتهای ز دل که تمنا کنم تو را
کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را
در آتشی از آب و عطش سوخت تنت را
در دشت رها کرد تن بیکفنت را