صدای بال ملائک ز دور میآید
مسافری مگر از شهر نور میآید؟
کودکی سوخت در آتش به فغان، هیچ نگفت
مادری ساخت به اندوه نهان، هیچ نگفت
شکست باورت، ای کوه! پشت خنجر را
نشاند در تب شک، غیرت تو باور را
با ذكر یا كریم همه یاكریمها
خواندند با تو یا علی و یا عظیمها
زمان چه بیهدف و ناگزیر در گذر است
زمان بدون شما یک دروغ معتبر است!