صبحت به تن عاطفه جان خواهد داد
زیبایی عشق را نشان خواهد داد
سکه شدن و دو رو شدن آسان است
آلودۀ رنگ و بو شدن آسان است
طنین «آیۀ تطهیر» در صدایش بود
مدینه تشنۀ تکرار ربّنایش بود
کاش در باران سنگ فتنه بر دیوار و در
سینۀ آیینه را میشد سپر دیوار و در
رفتی سبد سبد گل پرپر بیاوری
مرهم برای زخم كبوتر بیاوری