سجادۀ سبز من چمنزاران است
اشکم به زلالی همین باران است
شب به شب ماه به یاد لب عطشان حسین
میکشد آه به یاد لب عطشان حسین
آورده است بوی تو را کاروان به شام
پیچیده عطر واعطشای تو در مشام
فتنه اینبار هم از شام به راه افتادهست
کفر در هیئت اسلام به راه افتادهست