من حال پس از سقوط را میفهمم
آشفتهام این خطوط را میفهمم
ای خون تو همچنان نگاهت گیرا
ای جانِ به عرش رفتۀ نامیرا
جانان همه رفتند، چرا جان نرود؟
این آیه به روی دستِ قرآن نرود؟
از درد نبود اگر که از پا افتاد
هنگام وضو به یادِ زهرا افتاد
باز هم اربعین رسیده بیا
باز هم از تو بیخبر ماندم
هرچند در شهر خودت تنهایی ای قدس
اما امید مردم دنیایی ای قدس