آه از دمی که در حرم عترت خلیل
برخاست از درای شتر بانگِ الرّحیل
آهای باد سحر! باغ سیب شعلهور است
برس به داد دل مادری که پشت در است
ابر تیره روی ماه آسمانم را گرفت
کربلا از من عموی مهربانم را گرفت
افزون ز تصور است شیداییِ من
این حال خوش و غم و شکیبایی من
بگذار و بگذر این همه گفت و شنود را
کی میکنیم ریشهٔ آل سعود را؟