همسنگر دردهای مردم بودی
چون سایه در آفتابشان گم بودی
دریای عطش، لبان پر گوهر تو
گلزخم هزار خنجر و حنجر تو
خود را به خدا همیشه دلگرم کنیم
یعنی دلِ سنگ خویش را نرم کنیم
فرمود که صادقانه در هر نَفَسی
باید به حساب کارهایت برسی
با ذكر یا كریم همه یاكریمها
خواندند با تو یا علی و یا عظیمها
تا عقل چراغ راهِ هر انسان است
اندیشهوری نشانۀ ایمان است
آیینۀ عشق با تو دمساز شود
یعنی که دری به روی تو باز شود
چقدر مانده به دریا، به آستان حسین
پر از طراوت عشق است آسمان حسین
تا لوح فلق، نقش به نام تو گرفت
خورشید، فروغ از پیام تو گرفت
هر کس نتواند که به ما سر بزند
در غربت آسمان ما پر بزند