با علمت اگر عمل برابر گردد
کام دو جهان تو را میسر گردد
فکر کردی که نمانده دل و... دلسوزی نیست؟
یا در این قوم به جز دغدغهٔ روزی نیست؟
قصد کجا کرده یل بوتراب؟
خُود و سپر بسته چرا آفتاب؟
وقتی كه شكستهدل دعا میكردی
سجادۀ سبز شكر، وا میكردی
پیغمبر درد بود و همدرد نداشت
از کوفه بهجز خاطرهای سرد نداشت