کنار دل و دست و دریا، اباالفضل
تو را دیدهام بارها، یا اباالفضل
اذانی تازه کرده در سرم حسّ ترنم را
ندای ربّنا را، اشک در حال تبسم را
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم
بر عهد بزرگ خود وفا کرد عمو
نامرد تمام کوفیان، مرد عمو
معشوق علیاکبری میطلبد
گاهی بدن و گاه سری میطلبد