غم کهنۀ در گلویم حسین است
دم و بازدم، های و هویم حسین است
دریای عطش، لبان پر گوهر تو
گلزخم هزار خنجر و حنجر تو
امروز ایلام فردا شاید خراسان بلرزد
فرقی ندارد کجای خاک دلیران بلرزد
در تیررس است، گرچه از ما دور است
این مشت فقط منتظر دستور است
تا لوح فلق، نقش به نام تو گرفت
خورشید، فروغ از پیام تو گرفت