تا با حرم سبز تو خو میگیرم
در محضر چشمت آبرو میگیرم
شب شاهد چشمهای بیدار علیست
تاریخ در آرزوی تکرار علیست
ز رویت نه تنها جهان آفریدند
به دنبال تو کهکشان آفریدند...
بر ساحلى غریب، تویى با برادرت
در شعلۀ نگاه تو پیدا، برادرت
دیدیم در آیینۀ سرخ محرمها
پر میشوند از بیبصیرتها، جهنمها