به نام آنکه مستغنیست بالذّات
«بَدیعُ الاَرض» و «خلّاقُ السماوات»
پس از قرنها فاصله تا علی
نشستهست در خانه تنها، علی
هر دم از دامن ره، نوسفری میآمد
ولی این بار دگرگون خبری میآمد
بخواب بر سر زانوی خستهام، سر بابا
منم همان که صدا میزدیش: دختر بابا