از کشتهاش هم بترسید، این مرد پایان ندارد
مُلکی که او دارد امروز، حتی سلیمان ندارد
چه بود سهم زمین و زمان اگر تو نبودی
و سرنوشت تمام جهان؟ اگر تو نبودی
چشم تو خراب میشود بر سر کفر
کُند است برای حنجرت خنجر کفر
افزون ز تصور است شیداییِ من
این حال خوش و غم و شکیبایی من