میرسد پروانهوار آتشبهجانِ دیگری
این هم ابراهیمِ دیگر در زمانِ دیگری!
این جوان کیست که در قبضۀ او طوفان است؟
آسمان زیر سُم مرکب او حیران است
جاده در پیش بود و بیوقفه
سوی تقدیر خویش میرفتیم
با حسرت و اشتیاق برمیخیزد
هر دستِ بریده، باغ برمیخیزد
من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم
روز اول کآمدم دستور تا آخر گرفتم