به جز دریغ، چه از دست من برآمده است؟!
مرا به غزه ببر، طاقتم سرآمده است
شنیده بود شهادت طنین گامت را
چه خوب داد خدا پاسخ سلامت را
قسمت این بود که با عشق تو پرواز کنم
و خدا خواست که بیدست و سر، آغاز کنم
چنان که دست گدایی شبانه میلرزد
دلم برای تو با هر بهانه میلرزد
به دست غیر مبادا امیدواری ما
نیامدهست به جز ما کسی به یاری ما