ای خوشا در راه اقیانوس طوفانی شویم
در طواف روی جانان غرق حیرانی شویم
این جوان کیست که در قبضۀ او طوفان است؟
آسمان زیر سُم مرکب او حیران است
بیتاب دوست بودی و پروا نداشتی
در دل به غیر دوست تمنا نداشتی
طلوعت روشنی بخشیده هر آیینه ایمان را
نگاهت آیه آیه شرح داده بطن قرآن را
بر دامن او، گردِ مدارا ننشست
سقّا، نفسی ز کار خود وا ننشست