میرسد پروانهوار آتشبهجانِ دیگری
این هم ابراهیمِ دیگر در زمانِ دیگری!
روی اجاق، قوری شبنم گذاشتم
دمنوش خاطرات تو را دم گذاشتم
قریه در قریه پریشان شده عطر خبرش
نافۀ چادر گلدار تو با مُشک تَرَش
از سمت حرم شنیدهام میآید
با تیغ دو دم شنیدهام میآید
با حسرت و اشتیاق برمیخیزد
هر دستِ بریده، باغ برمیخیزد
ما را نترسانید از طوفان
ما گردباد آسمان گردیم
آبی برای رفع عطش، در گلو نریخت
جان داد تشنهکام و به خاک آبرو نریخت