از سمت مدینه خبر آورد نسیمی
تا مژده دهد آمده مولود عظیمی
دوباره لرزش دست تو بیشتر شده است
تمام روز تو در این اتاق سر شده است
نگاهم در نگاه شب، طنینانداز غوغاییست
کمی آنسوتر از شبگریههایم صبح فرداییست
ببین که بیتو نماندم، نشد کناره بگیرم
نخواستم که بیفتد به کوره راه، مسیرم