رویش را قرص ماه باید بکشد
چشمانش را سیاه باید بکشد
قبول دارم در کربلا صواب نکردم
ملامتم نکن! آغوش را جواب نکردم
مستاند همه، ساقی و ساغر که تو باشی
از سر نپرد مستی، در سر که تو باشی
شبیه آینه هستیم در برابر هم
که نیستیم خوش از چهرهٔ مکدر هم
راضی به جدايی از برادر نشده
با چند اماننامه کبوتر نشده