میرسد پروانهوار آتشبهجانِ دیگری
این هم ابراهیمِ دیگر در زمانِ دیگری!
به زیر تیغ نداریم مدعا جز تو
شهید عشق تو را نیست خونبها جز تو
دل و جانم فدای حضرت دوست
نی، فدای گدای حضرت دوست
ماییم ز قید هر دو عالم رَسته
جز عشق تو بر جمله درِ دل بسته
با حسرت و اشتیاق برمیخیزد
هر دستِ بریده، باغ برمیخیزد
کی رفتهای ز دل که تمنا کنم تو را
کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را