کنار دل و دست و دریا، اباالفضل
تو را دیدهام بارها، یا اباالفضل
چشمهایم را به روی هرکه جز تو بود بست
قطرۀ اشکی که با من بوده از روز الست
در آن میان چو خطبهٔ حضرت، تمام شد
وقت جوابِ همسفران بر امام شد
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم