گفتیم وقت شادی و وقت عزا، حسین
تنها دلیل گریه و لبخند ما حسین
شب به شب ماه به یاد لب عطشان حسین
میکشد آه به یاد لب عطشان حسین
کیسههای نان و خرما خواب راحت میکنند
دستهای پینهدارش استراحت میکنند
همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی
چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی
اینک زمان، زمان غزلخوانی من است
بیتیست این دو خط که به پیشانی من است