پس تو هم مثل همسرت بودی؟!
دستبسته، شکسته، زندهبهگور
شعری به رسم هدیه... سلامی به رسم یاد
روز تولد تو سپردم به دست باد
نشسته سایهای از آفتاب بر رویش
به روی شانهٔ طوفان رهاست گیسویش
دگر چه باغ و درختی بهار اگر برود
چه بهره از دل دیوانه یار اگر برود