پس تو هم مثل همسرت بودی؟!
دستبسته، شکسته، زندهبهگور
آسمان از ابر چشمان تو باران را نوشت
آدم آمد صفحهصفحه نام انسان را نوشت
وقتی نمازها همه حول نگاه توست
شاید که کعبه هم نگران سپاه توست
شکست باورت، ای کوه! پشت خنجر را
نشاند در تب شک، غیرت تو باور را
شعری به رسم هدیه... سلامی به رسم یاد
روز تولد تو سپردم به دست باد