ای لحظهبهلحظه در تماشای همه
دیروزی و امروزی و فردای همه
ای کاش مرا گلایه از بخت نبود
یک لحظه خیالم از خودم تخت نبود
ای رسول خدای را همدم!
در حریم رسالتش مَحرم
ميان غربت دستان مکه سر بر کرد
مُحمّد عربى، مکه را منوّر کرد
چشم همه چشمههای جوشان به خداست
باران، اثر نگاه دهقان به خداست
بیتاب دوست بودی و پروا نداشتی
در دل به غیر دوست تمنا نداشتی
با هر نفسم به یاد او افتادم
دنیا همه رفت و او نرفت از یادم
ای بانویی که زنده شد عصمت به نام تو
پیک خداست حامل عرض سلام تو