قصد کجا کرده یل بوتراب؟
خُود و سپر بسته چرا آفتاب؟
ای عشق! کاری کن که درماندند درمانها
برگرد و برگردان حقیقت را به ایمانها
ای رسول خدای را همدم!
در حریم رسالتش مَحرم
ميان غربت دستان مکه سر بر کرد
مُحمّد عربى، مکه را منوّر کرد
زهی آن عبد خدایی که خداییست جلالش
صلوات از طرف خالق سرمد به جمالش
پیغمبر درد بود و همدرد نداشت
از کوفه بهجز خاطرهای سرد نداشت
ای بانویی که زنده شد عصمت به نام تو
پیک خداست حامل عرض سلام تو