سبزیم که از نسل بهاران هستیم
پاکیم که از تبار یاران هستیم
گمان بردی نوای نای و بانگ تار و چنگ است این
تو در خواب و خیال بزمی و... شیپور جنگ است این
اینان که ز عرصۀ بلا میگذرند
با زمزمۀ سرود «لا» میگذرند
از خیل دلاوران گسستن نتوان
با روح خدا عهد شکستن نتوان
کوه باشی، سیل یا باران چه فرقی میکند
سرو باشی، باد یا توفان چه فرقی میکند