ای لحظهبهلحظه در تماشای همه
دیروزی و امروزی و فردای همه
ای کاش مرا گلایه از بخت نبود
یک لحظه خیالم از خودم تخت نبود
نشان در بینشانیهاست، پس عاشق نشان دارد
شهید عشق هر کس شد مکانی لامکان دارد
دل و جانم فدای حضرت دوست
نی، فدای گدای حضرت دوست
ماییم ز قید هر دو عالم رَسته
جز عشق تو بر جمله درِ دل بسته
چشم همه چشمههای جوشان به خداست
باران، اثر نگاه دهقان به خداست
الا رفتنت آیۀ ماندن ما
که پیچیده عطر تو در گلشن ما
با هر نفسم به یاد او افتادم
دنیا همه رفت و او نرفت از یادم