باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟
نشان در بینشانیهاست، پس عاشق نشان دارد
شهید عشق هر کس شد مکانی لامکان دارد
لطفی که کرده است خجل بارها مرا
بردهست تا دیار گرفتارها مرا
الا رفتنت آیۀ ماندن ما
که پیچیده عطر تو در گلشن ما