نشان در بینشانیهاست، پس عاشق نشان دارد
شهید عشق هر کس شد مکانی لامکان دارد
مرا مباد که با فخر همنشین باشم
غریبوار بمیرم، اگر چنین باشم
از هالۀ انتظار، خواهد آمد
بر خورشیدی سوار خواهد آمد
هرچند نفس نمانده تا برگردیم
با این دل منتظر، کجا برگردیم؟
الا رفتنت آیۀ ماندن ما
که پیچیده عطر تو در گلشن ما
صدای کیست چنین دلپذیر میآید؟
کدام چشمه به این گرمسیر میآید؟