هان این نفس شمرده را قطع کنید
آری سر دلسپرده را قطع کنید
سجاد! ای به گوشِ ملائک، دعای تو
شب، خوشهچینِ خلوت تو با خدای تو
ای پر سرود با همۀ بیصداییات
با من سخن بگو به زبان خداییات
نشان در بینشانیهاست، پس عاشق نشان دارد
شهید عشق هر کس شد مکانی لامکان دارد
تفسیر او به دست قلم نامیسّر است
در شأن او غزل ننویسیم بهتر است
اگر خدا به زمین مدینه جان میداد
و یا به آن در و دیوارها دهان میداد
ای ریخته نسیم تو گلهای یاد را
سرمست کرده نفحهٔ یاد تو باد را
الا رفتنت آیۀ ماندن ما
که پیچیده عطر تو در گلشن ما