ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
نشان در بینشانیهاست، پس عاشق نشان دارد
شهید عشق هر کس شد مکانی لامکان دارد
بیمار کربلا، به تن از تب، توان نداشت
تاب تن از کجا، که توان بر فغان نداشت
الا رفتنت آیۀ ماندن ما
که پیچیده عطر تو در گلشن ما
گفت: ای گروه! هر که ندارد هوای ما
سر گیرد و برون رود از کربلای ما...
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام