عالم همه مبتدا، خبر کرببلاست
انسان، قفس است و بال و پر کرببلاست
نشان در بینشانیهاست، پس عاشق نشان دارد
شهید عشق هر کس شد مکانی لامکان دارد
یک پنجره، گلدانِ فراموش شده
یک خاطره، انسانِ فراموش شده
الا رفتنت آیۀ ماندن ما
که پیچیده عطر تو در گلشن ما
در آتشی از آب و عطش سوخت تنت را
در دشت رها کرد تن بیکفنت را