داشت میرفت لب چشمه سواری با دست
دشت لبریز عطش بود، عطش... اما دست...
شروع نامهام نامی کریم است
که بسمالله الرحمن الرحیم است
سلام! ای سلام خدا بر سلامت!
درود! ای کلام الهی، کلامت!
قیامت غم تو کمتر از قیامت نیست
در این بلا، منِ غمدیده را سلامت نیست
دگر چه باغ و درختی بهار اگر برود
چه بهره از دل دیوانه یار اگر برود