خوشا آنان که چرخیدند در خون
خدا را ناگهان دیدند در خون
ماه غریب جادّهها، همسفر نداشت
شب در نگاه ماه، امید سحر نداشت
دل به دریا زد و دل از او کند
گرچه این عشق شعلهور شده بود
بهنام او که دل را چارهساز است
به تسبیحش زمین، مُهر نماز است
خدا قسمت کند با عشق عمری همسفر بودن
شریک روزهای سخت و شبهای خطر بودن