ای دل سوختگان شمع عزای حرمت
اشک ما وقف تو و کربوبلای حرمت
ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
کسی که عشق بُوَد محو بردباری او
روان به پیکر هستیست لطف جاری او
ماه غریب جادّهها، همسفر نداشت
شب در نگاه ماه، امید سحر نداشت
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد
دل به دریا زد و دل از او کند
گرچه این عشق شعلهور شده بود