خطبۀ خون تو آغاز نمازی دگر است
جسم گلگون تو آیینۀ رازی دگر است
ای خوانده سرود عشق را با لب ما
وی روح دمیده در تن مکتب ما
سبزیم که از نسل بهاران هستیم
پاکیم که از تبار یاران هستیم
اینان که ز عرصۀ بلا میگذرند
با زمزمۀ سرود «لا» میگذرند
از خیل دلاوران گسستن نتوان
با روح خدا عهد شکستن نتوان